سقف خراب میشه و جدا کننده پایین می آید.
کلویی! کجایی؟! منم بهترین دوستت سابرینا.
یا نکنه منو به اون داداش دوپن چنگ ترجیح دادی؟؟!
واقعا که! الان عشق رو از وجود شما دوتا بیرون میکشم!
یو ها ها. (و لیزرش را به سمت مایک و کلویی میزند.)
#: نه! ( و لیزر به مرینت بدبخت میخورد ولی
چون مرینت عشق زیادی
در وجودش دارد
مخزن جادویی ترک میخورد و لیزر متوقف میشود
ولی در طی مدتی که مرینت در معرض لیزر بوده است
عشق او به آدرین در آن مخزن حبس میشود)
#: ( با حالتی بی احساس)آدرین من دیگه عاشق تو نیستم.
(+- آلیا- 0-سابرینا)(نکته این علامت ها
علامت های نسخه ی ابر قهرمانی یا ابر شروریشان خواهد بود)
+ : مرینت داری چی میگی؟
0: کارکرد.! کارکرد! لیزر من واقعا کار میکنه!
همه از جمله مرینت فرار میکنند.
*: مرینت حالت خوبه؟
#: من خوبم تیکی. وقت تغییر شکله. تیکی"اسپان سان!"یس!
&: پلک وقت تغییر شکله.
>: ای بابا بزار پنیرم رو بخورم.
&: پلک تبدیل گربه ای.
>: واواواواو(مثلا یه حرکت چرخشی داره)
