*****مارینت******

شب ساعت 2:30 بود که با صدای رعد و برق بیدار شدم واقعا وحشتناک 

بودن رفتم از اتاق بیرون پنجره های خونه باز بود و با باد و بارون تکون

میخورد کم مونده بود سکته کنم آهسته رفتم پشت اتاق آدرین در و آروم

باز کردم خواب خواب بود در و بستم و رفتم کنارش : آدرین آدرین آدرین

صداش کردم ولی جواب نداد تگونش دادم و دوباره صداش کردم : آدرین

آدرین تو رو خدا بلند شو آدرین 

دیگه نتونستم وی خودم رو بگیرم اشکام جاری شد جیغ زدم : آدرییییییین

بد بخت سه متر پرید هوا : چیشده ؟ من کیم ؟ اینجا کجاست ؟ 

از لحنش میون گریه ام خنده ام گرفت : آدرین 

- بله ؟

_ من میترسم بیرون رعد و برق میزنه میشه پیشت بخوابم ؟ لطفاً 

- حتما بیا 

_ مرسی 

رفتم کنارش روی تخت خوابیدم واییییی خدا این چرا بالاتنه اش لخته 

اینقدر ترسیده بود که متوجه نشدم خدا به خیر کنه عجب سینه های 

برجسته ای داره وای هیکلش هوش از سر هر دختری میپرونه خوشبحال 

کسی که آدرین عاشقش باشه و اونم عاشق آدرین جدا گذاشته از اینا 

همچی داره پول ، هیکل ، قیافه ، جذابه ، خوش استایل و اخلاق هم داره

یعنی با همه خوبه به جز من ای کاش وضعیت اینجوری نبود ای کاش

بیخیال شدم و خوابیدم....

****آدرین *****

وقتی مارینت خوابش برد کشیدمش تو بغلم واقعا خوشگله این دختر فقط

بعضی اوقات لج آدم رو در میاره ولی دختر باحالیه بی اختیار بوسه ای 

روی موهاش زدم وقتی دیدم هنوز خوابه هم شدم و بیام و روی لباش 

گذاشتم که.......

****کاترینا******

امروز با آرشام قرار داشتم دوباره رفتم داخل استوارت کسی نبود اومدم

بشینم که فهمیدم باید برم دستشویی رفتم دستشویی که از صحنه ی 

روبروم خشکم زد....

*******آرشام*******

من آرشام عابدین پور هستم من تک پسر خانواده ی عابدین پورهستم امروز با کاترینا قرار داشتم از روی میز بلند شدم و رفتم دستشویی که.....

****ناشناس*****

+ولم کن عوضی 

-خفه شو 

+دست از سرم بردار هوس باز 

- گفتم لال شو 

دوباره کارم رو تکرار کردم : کاری نکن که امشب بفرستمت قبرستون

+ ولم کن پست فطرت آشغال هرزه ی *****

زدم تو دهنش : مراقب حرفات باش

+ تف به تو و نسل تو 

- ببند دهنتو 

+ بیچاره پسرت نمیدونه تو چه کثافتی هستی 

کارم رو اینبار با نهایت خشونت تکرار کردم که جیغش رفت هوا .........

نظر یادتون نره

به نظرتون اون ناشناس چیکار میکرد ؟ 

این داستان ادامه دارد......