از زبون آیلار
امروز اخرین روزی بود که توی سرزمین اب بودیم
قرار بود با ادری و مری اینجارو ترک کنیم
ولی قبلش منو مرینت باید بریم محول آب
باید بریم دوباره تحقیر شیم
بگذریم من آیلار هستم
میشه گفت تنها دوست مرینت
۲۰ سالمه (حالا مثلا😁)
منو مرینت پرنسس اب هستیم و ادرین شاهزادس
بابای ادرین و من استاد مرینته
پدر مرینت میخواد مرینتو به یک پسر فوق هرزه
بفروشه
بااینکه پدر مرینت نصف سرزمین اب را داره
و پولداره
میخواست دخترشو بفروشع
مطمئنم اگه خاله سابین بود نمیزاشت
پدر من و ادرین هم نصف سرزمین رو داره
خب میشه گفت منو ادرین دو قلو هستیم😊
خیلی باهم صمیمی
اما این ادرین اشغال ۱ دقیقه از من بزرگتره😒
من اصلا شبیه ادرین نیستم بیشتریا میگن به
نصل اواتار شبیهم اواتار کورا
درست مثل مرینت
منو مرینت باهم خیلی صمیمی هستیم
ادرین بارها گفته عاشق مرینته
مری هم گفته عاشق برادر خل منه🙂
😂
امروز بعد محول اب باید بریم سالن دربار تا این
لوکای عوضی رو به عقد مری در بیاریم
ولی من همه ی فکرامو کردم فرار میکنیم
فرار میکنیم به سرزمین خاک
هرچند منو مری اواتاریم
این اولین باریه که دو نفر باهم اواتارن
هیشکس بجز من و مری و آدرین نمیدونه
که ما اواتاریم
ادرین اب افزاره میشه گفت اولین نفریه که میتونه
یخ و بخار را هم کنترل کنه
مرینت فعلا فقط قدرت اب رو داره
منم فقط اب افزارم با اینکه با قبیله ی اتش دشمنیم ولی اواتار باید هر چهار عنصر اصلی رو داشته باشه
یعنی اب . خاک . اتش . باد
برای همین میخوایم بریم سرزمین خاک تا بتونیم از پرنسس الیا و شاهزاده نینو کمک بگیریم
خیلی خب همه چیز آمادس مرینت از نقشه باخبره
ولی ادری نه
خیلی خب به ادری هم گفتم الان باید برم محول اب
از زبون لوکا(ایلار:این هرزه رو با اسم صدا نکنید بهش بگید توله مداد شمعی ابی)
(بچه ها من میرم دستشویی و بیام میدم ادرینا بنویسه)
(ادرینا: برین منحرفی😎😈😈😈😈😈)
اوف
اوف
(ادرینا :زهر مار پدر ......)
این کاگامی چقدر تنگه
معلومه اونوقت تاحالا دختر بوده
ولی خیلی خوبه
اما به پای مرینت نمیرسه
اوف
کاگامی:.....اه(.... نشونه ی نفس نفس زدن و ناله)اه.........لوکا اروم تر.........چقدر توی رابطه ...........وحشی
اینو که شنیدم بیشتر تکونش دادم و دیگه جیغ میزد
این شده بود سرگرمی من
هروز با یک دختر بودم
دیروز با کاترینا بودم اون خیلی ه*رزه بود
فلش بک به روزی که با کاترینا عشق و حال کردع
کاترینا اوردم توی اتاقم و لباساشو در اورد
منم کلا مست کرده بودم و الان داغ داغ بودم
لباساشو که دراورد لباسای منم در اورد
اول همه جاشو بوسیدم و لیس زدم
مخصوصا ورودیش
اونم فقط ناله میکرد
هه فکر کرده ......اونم مثل بقیه ی دختراس که خریدم بعدش میندازمش دور
اول بزار باهاش عشق کنم
پاهاشو گرفتم، بالا و چیزمو وارد کردم اول یک جیغ زد
ولی بعد اه و ناله هایی از سر لذت
تندتر تکون دادم
همونطور که تکون میدادم لبامو گذاشتم رو لباش و وحشیانه میبوسیدم
اومد دوباره عشوه بیاد که همونطور لخت که بود جک رو صدا کردم بیاد
لوکا:اینو ببر دوستام باهاش عشق کنن
پایان فلش بک
دقیقا همون کارا را با کاگامی کردم ولی میخواستم ببینم دوستام چطوری حال میکنن
بخاطر همین خودم کاگامی رو بردم تا ببینم چقدر *ه*ر*زس
دوستام حدود ۴ تا بودن
کیم
ناتاناییل
ایوان
مکس
وای هنوز دستشون به کاترینا بند بود اون دختره مثل مرده ها روی تخت بود ولی اونا داشتن باهاش حال میکردن
در همون حال
مکس با رز عشق و حال میکرد
ایوان با میلن
کیم با کاترینا
ناتاناییل هیشکی رو نداشت
بخاطر همین کاگامی رو دادم دستش
وای کاگامی جیغ میزد و فریاد ولی ناتا کار خودشو کرد اخرشم بردش حموم
از زبون.......
تمام
پارت اوله ولی برای بعدی ۱ نظر
فعلا
