BLACK ROS P3

و وقتی شب شد مری تبدیل به لیدی شد و ادرین تبدیل به کت شد و همدیگه رو ملاقات کردن

لیدی:( ...... سلام کت)

کت:( آآه سلام مای لیدی)

لیدی :( چیزی شده؟)

کت:( در واقع اره)

لیدی :( اها منم همینطور)

و کت و لیدی همزمان گفتن :( این روز بدبترین روز منه)

و لیدی یک فکر زده به سرش و گفت:( یک لحظه اینجا بمون من الان میام)

کت:(؟؟؟؟؟؟)

و وقتی لیدی اومد کت لیدی رو دید که رو دستش یک گل سیاه بود و گفت:( این چیه؟)

لیدی:( این یک گلِ و فقط خواستم خوشحالت کنم )

کت:( ممنون مای لیدی تو بهترینی مثل همیشه ..... اممممم منم یک کادوی کوچیکی دارم فقط یک لحظه وایسا)

لیدی:( عا اوک)

و وقتی کت اومد لیدی رو دست کت دید که یک عروسک خرس کوچیلو بود و خیلی قشنگ و لیدی و کت همدیگر را بغل کردن 

 

[ 9 May 2021 ] [ 6:24 PM ] [ Asra ] [ ]
آخرین مطالب